سکوت بیبیسی درباره همسر مرجان شیخالاسلامی
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۶۹۹۷۰
روزنامه جوان نوشت: بیبیسی فارسی اخبار دادگاههای پرونده پتروشیمی را اجباراً پوشش میدهد و گریزی ندارد، اما در این خبرها هیچ اشارهای به نام مهدی خلجی نمیشود.
منطقی البته آن است که گفته شود فساد مالی زن ربطی به همسرش ندارد، اما روال همیشه بیبیسی این گونه نبوده است.
وقتی متهمی دستگیر میشد که در یک دیدار عمومی عکسی در بیت رهبری داشته، بیبی سی برای پوشش خبر در مورد آن متهم حتماً از تصویر رهبری استفاده میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا بیبیسی و سمپاتهای مجازیاش همه تلاششان را میکنند که حتی وقتی مجبور میشوند اخبار دادگاه اختلاس پتروشیمی را منعکس کنند، نامی از خلجی به میان نیاید.
خبرنگاران بیبی سی البته از اینکه در روایت ماجرا به نام مهدی خلجی و نسبت نزدیکش با متهم ردیف دوم اشاره نکردهاند، دفاع میکنند. یکی از این خبرنگاران در دفاع از این مدل گزارش دادن در بیبیسی میگوید که «اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری به این معنی است که همسر یک نفر پاسخگوی اتهامات طرف مقابل نیست»، اما نکته آن است که کسی نگفته مهدی خلجی پاسخگوی اتهامات همسرش باشد، ولی سانسور این نسبت فامیلی هم با روال گذشته بیبیسی نمیخورد که دورترین و بیربطترین نسبتهای فامیلی و کاری و دوستانه را خیلی بیربط وسط گزارش ذکر میکرد.
از سویی بگذریم که اگر یک مسئولی در ردههای پایین در فلان شهر دور از مرکز کوچکترین خطایی بکند، از نظر بیبیسی مستقیماً به رهبر ایران مربوط است، اما فساد اقتصادی همسر کارشناس بیبیسی که طبق قوانین غرب شریک مالی همدیگر هم محسوب میشوند، ربطی به کارشناس بیبیسی ندارد! آیا مهدی خلجی که کلی سخنرانی و نوشته در مورد فساد جامعه و حکومت ایران دارد، یک بار از کسی که قرار شده با هم ازدواج کنند، نپرسیده که این میلیونها دلاری که سرمایه گذاری کردهای و ملک و شرکت خریدهای، از کجا آمده است؟!
و، اما یک نکته جالب، مرجان شیخ الاسلامی و رضا حمزه لو متهم ردیف اول از سالها پیش پولها را به شرکتهایی در خارج انتقال میدادند و نکته آنکه مهدی خلجی از سال ۲۰۱۴ شرکت مشترک ثبت شده با مرجان شیخ الاسلامی دارد. مرجان شیخالاسلامی در تماسی که بیبیسی فارسی با او داشت، حاضر به انجام مصاحبه نشد و گفت: «چون پرونده در جریان است حاضر به مصاحبه نیستم.»
مواضع مهدی خلجی
مهدی خلجی یادداشتی طولانی در مورد اتهامات اخیر منتشر کرده که جز غیرقانونی دانستن دادگاه هیچ حرف مهم دیگری ندارد.
او در این یادداشت در مورد ضدانقلاب مینویسد: «حال یک طرف من هستم که هیچ ارتباطی با پرونده پتروشیمی ندارم و متهم ردیف ششم آن که به لطف رسانهها نام وی از همه متهمان برجستهتر شده و بر آنان سایه انداخته است. طرف دیگر هم دادگاهی است که نه تنها به سرانجام نرسیده که اصلِ وجاهت قانونی آن زیر سؤال است.
راستی چه رازی است که وقتی به پروندههای مفاسد اقتصادی میرسد، فعالان حقوق بشر و خبرنگاران داخل و خارج، یکباره به قوه قضائیه و اخبار منابع رسمی اعتماد مطلق پیدا میکنند و حتی مخالفان جمهوری اسلامی در این موارد، استثنائاً، در صداقت و عدالت دستگاه قضایی شک و شبههای روا نمیدارند؟ چرا این اعتماد به قدری است که گاه حتی از خودِ قوه قضائیه هم جلوتر میافتند و مثلاً جایی که دادگاه کسی را متهم میکند، آنها پیشاپیش وی را محکوم و مجرم میدانند و حالا که دستشان به مجازاتِ او نمیرسد، در دل طناب دار او را میبافند؟» آیا خود خلجی هم همین ایراد را ندارد و دستگاه قضایی را فقط در مورد مخالفان خود فصلالخطاب نمیداند؟
برای مهدی خلجی همین سخنان پیش از اینش بس که خود جواب خود را داده است: «واقعیت این است که جامعه ایران تا بن دندان در فساد اخلاقی و فساد اجتماعی و انحطاط فرهنگی فرورفته است... دروغ، دورویی، سازشگری، فریبکاری، تمام ارکان جامعه را گرفته و حتی کسانی را هم که منتقد جمهوری اسلامی هستند، شامل میشود...»
منبع: آخرین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۶۹۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکوت در ماجرای سنگلج جایز نیست!
یک فعال هنری و کارشناس میراث فرهنگی، با ابراز تاسف از وضعیت تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج، سکوت شهرداری را در این زمینه، نشانگر کمتوجهی به جامعه هنری دانست.
به دنبال تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج که نگرانیهایی را بابت امنیت این تماشاخانه قدیمی تهران ایجاد کرده، ابراهیم گلهدارزاده، فعال تئاتر و کارشناس میراث فرهنگی به ایسنا گفت: در این ماجرا سه مرحله بیسلیقگی رخ داده است. اولین نکته اینکه، پیش از تخریب ساختمان کناری تماشاخانه باید اطلاعرسانی میشد. اگر خانواده تئاتر و مخاطبان از پیش در جریان این تخریب بودند، نه این گونه دچار نگرانی میشدند و نه گروههای در حال اجرا متضرر میشدند اما در حال حاضر گروهی که مشغول اجرای نمایش خود بوده، دچار زیان شده. زیرا مخاطب برای حضور در تماشاخانه احساس ناامنی میکند و حق هم دارد چون وقتی ساختمان کناری با ابزارآلات سنگینی تخریب میشود، طبیعی است که هم گروه اجرایی و هم مخاطبان احساس ناامنی کنند. در حالیکه اگر از قبل اطلاعرسانی میشد، با این همه مساله مواجه نمیشدیم.
او ادامه داد: از سوی دیگر اگر پیش از تخریب، اطلاعرسانی میشد، کارشناسان میراث فرهنگی میتوانستند به اجرای بهتر این تصمیمگیری کمک کنند . آنان با اظهارنظرهای کارشناسانه خود به کل فرآیند این ساخت و ساز کمک میکردند اما بیخبری جامعه هنری و میراث فرهنگی، همه را دچار سوءتفاهم و سردرگمی میکند.
گلهدارزاده با اشاره به اینکه در مرحله تخریب هم اطلاعرسانی انجام نمیشود، افزود: حالا هم که ساختمان در حال تخریب است، باز هم هیچ گونه اطلاعاتی درباره چگونگی این تخریب اعلام نشده و هیچ ضمانتی بابت تامین امنیت تماشاخانه سنگلج داده نشده است. در تصاویری که از تخریب ساختمان مجاور منتشر شده، هیچ گونه سازه پشتیبانی که بتواند امنیت سنگلج را تامین کند، به چشم نمیخورد.
او با تاکید بر ضرورت حضور کارشناسان میراث فرهنگی در مراحل تخریب و ساخت و ساز ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج ادامه داد: با توجه به صحبتهایی که انجام شده، میراث فرهنگی نظارت چندانی بر این پروژه ندارد در حالیکه کارشناس میراث باید در طول اجرای پروژه در محل مستقر باشد تا جلوی آسیبهای احتمالی به تماشاخانه گرفته شود. اما متاسفانه معمولا اقدامات ما، بعد از وقوع فجایع و مشکلات رخ میدهد و جنبه پیشگیرانه ندارد.
گلهدارزاده اضافه کرد: در چنین پروژههایی معمولا پیمانکار هزینههای پشتیبانی را کاهش میدهد چون در صورت بروز هر حادثهای، بیمه را موظف به جبران آن میداند. بنابراین علاقهمند است کارش را با هزینه کم و سرعت بالا پیش ببرد در حالیکه نباید پیمانکار را رها کرد تا طبق دلخواه خود عمل و به امنیت ساختمان بیتوجهی کند.
مدیر پیشین مجموعه تئاتر شهر خاطرنشان کرد: درباره آینده این پروژه هم اطلاعرسانی نشده و معلوم نیست قرار است چه اتفاقی رخ بدهد در حالیکه هر گونه ساخت و سازی در مجاورت تماشاخانه سنگلج باید طبق قوانین ساختمانهای
ثبتشده در میراث ملی باشد و این شامل ارتفاع ساختمان مجاور و شکل و شمایل آن نیز میشود ولی ما اصلا نمیدانیم بعد از این تخریب، چگونه ساخت و سازی انجام خواهد شد.
او با تاکید بر وظایف شهرداریها در گسترش فضاها و فعالیتهای فرهنگی و هنری یادآوری کرد: همان گونه که توضیح دادم، در تخریب ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج در هیچ یک از سه مرحله پیش از تخریب، حین و بعد از تخریب، اطلاعرسانی انجام نشده و این برازنده شهرداری تهران که بر در و دیوار شهر اشعار شاعران بزرگ این کشور از سعدی تا دیگر شاعران نامدار معاصر را نصب و تلاش میکند خود را به عنوان یک چهره فرهنگی نشان بدهد، نیست. این رفتار ما را دچار تناقض میکند که آن اقدامات شهرداری، جنبه تبلیغاتی دارد.
او همچنین از سکوت شهرداری درباره انتقادها و هشدارهایی که بعد از تخریب این ساختمان مطرح شده، نیز ابراز تاسف کرد و افزود: این سکوت، یک بیسلیقگی بزرگ رسانهای است چراکه حتما باید درباره این موضوع اطلاعرسانی میشد. از سوی دیگر، ساختمان مجاور سنگلج سالها محل بحث بود تا با پیوستن به این تماشاخانه، ضمیمه سرانه فرهنگی تهران بشود. این موضوع در ادوار گوناگون شورای شهر، شهرداری و نیز ارشاد مورد بحث بوده و بزرگان هنر کشورمان خواستار اجرای آن بودند اما با تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه، همه تلاشها، پیگیریها و بحث و گفتگوها بینتیجه ماند.
گله دارزاده با تاکید بر اینکه شهرداری نباید از کنار مسائل فرهنگی به سادگی گذر کند، توضیح داد: در اقدام اخیر شهرداری در مجاورت سنگلج به نظر میرسد که شهرداری معتقد است این ساختمان متعلق به ماست و هر کاری بخواهیم با آن انجام میدهیم. در حالیکه در خاورمیانه تماشاخانههای قدیمی خیلی زیادی نداریم و سنگلج در کنار چند تماشاخانه دیگر در شهرهای دیگری کشورمان، جزو معدود تماشاخانههای قدیمی این منطقه از جهان است. چنین تماشاخانهای در هر کشوری به عنوان یکی از جاذبههای مهم گردشگری به شمار میآید. بیتفاوتی و تهدید این ساختمان از سوی نهادی که اشعار شاعران بزرگ را بر در و دیوار میزند، زیبنده نیست. بخصوص که فاصله تماشاخانه سنگلج تا شورای شهر و شهرداری فقط چند صد متر است.
این کارشناس میراث فرهنگی متذکر شد: بسیاری از شهروندان تهرانی به دلیل ویژگیهای بنای سنگلج با آن عکس یادگاری دارند یعنی این ساختمان، بخشی از خاطره جمعی مردم ما و جزو نمادهای شهر ما تلقی میشود. در تمام جهان، نهاد شهرداری، توجه خاصی به چنین نمادهایی دارد و خودش حافظ چنین بناهایی است اما حالا شهرداری ما ،خود، مسبب نگرانی خانواده فرهنگ و هنر و مخاطبان شده است.
گلهدارزاده با ابراز تاسف از سکوت شهرداری در پاسخ به انتقادات و نگرانی جامعه هنری در چند روز اخیر ادامه داد: درباره این موضوع مدام خبرهایی منتشر میشود ولی هیچ کسی پاسخگو نیست. مساله اصلی، یافتن مقصر یا خطاکار نیست بلکه تامین امنیت تماشاخانه سنگلج و رفع نگرانی جامعه هنری است و تنها جایی که میتواند این نگرانی را برطرف کند، خود شهرداری است ولی در هیچ یک از رسانهها، پاسخی از سوی این نهاد ندیدیم.
او در پاسخ به اینکه شاید این سکوت و پرهیز از اطلاع رسانی به این دلیل بوده که جامعه هنری را در عمل انجام شده قرار بدهند، توضیح داد: امیدوارم چنین نباشد و شفافسازی صورت بگیرد. از شهرداری که خود باید مراقب اماکنی مانند تماشاخانه سنگلج باشد و برای توسعه آن و دسترسی بهتر شهروندان به آن کوشا باشد، انتظار میرود هر چه زودتر این نگرانی را برطرف کند و این پاسخگو نبودن پسندیده شهرداری نیست. زیرا یا نشانگر بیاعتنایی به این همه پرسش و نگرانی است که زیبا نیست یا شاید برای رو به رو نشدن با مخالفتهای احتمالی است در حالیکه باید مساله را شفاف مطرح کنند. یا میتوانند مخالفان را قانع کنند یا باید مشکلات احتمالی را که از سوی آنان مطرح میشود، برطرف کنند تا پروژه با حداقلِ خطا جلو برود. بنابراین از هر زاویه که بنگریم، این سکوت نه مقرون به صرفه است نه منطقی و نشانگر بیتوجهی به خانوده زحمتکش و شریف تئاتر است و امیدوارم هر چه زودتر پاسخ بدهند.
انتهای پیام